یاسمین یاسمین ، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

عشق یعنی داشتن دختری به لطافت یاس.....

5ماهگيت مبارک پرنسس کوچولو

سلاااااام پرنسس کوچولوي من ماهگيت مبارک 5 ماه کنار من و بابايي بوودي و از وجودت ... تغييرات روزانت و بزرگ شدنت لذت برديم اميدوارم عزيزم ساليان سال با دل خوشي زندگي کني قلب من امروز دو تا دندوناي پايينت جوونه زده کلي ذوق کردم عزيز دلم و قراره با دندوناي کوچولوت چيزاي خوشمزه بخوري گلکم و اما بي قراري هاي روزانت تموم نشد و با بابايي امروز برديمت دکتر و فهميديم که هنوز رفلاکست خوب نشده و باازم کلي داروي جديد قراره ديگه برات فرني با آرد برنج درست کنم و دکتر گفت بهت موز و آب سيب و هويج بدم فکر کنم از مزه هاش خوشت بيااد شيرينم   عکساي فرشته من و بابايي  ...
24 خرداد 1393

خاطرات ياسميني

سلام عزيز ماادر من اوووومدم بعد مدت هااا... ماشاالله مگه شما ميذاري آدم به کاراي ديگه برسه انقد ما رو مشغول شيطونيات کردي ک سرمون حسابي گرمه الانم که ميبيني اينجام براي اينه ک بعد مدت ها تونستم ظهر بخوابم و الان بيدارم و الا شبا وقتي بخواابي منم کنارت بيهوش ميشم البته اين خوابيدني که ميگم به راحتي نيست و بابا احسان هر شب ميبرتت تو پارکينگ و تو کالسکه مي گردونتت تا خوابت ببره و بعدش ميارتت بالا... 14 خرداد تنبل خانوومي بالاخره غلت زدن و کلي کيف کردن البته تنبل که نه...چون بيشتر ،علاقه به ايستادن داري ..باباييي هم تو اتاق راهت ميبره و تو قدم ميزني ...
17 خرداد 1393
1